ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
Component
یک کامپوننت یک ساختار کلاس است که نشان دهنده قسمتی از سیستم که محتوای آن encapsulated شده است و می تواند به راحتی در محیط سیستم جایگزین شود.
یک کامپوننت دارای رفتارهای تعریف شده از نظر رابط خصوصی (provided interfaces) و رابط های مورد نیاز(required interfaces) است.
کامپوننت به عنوان یک نوع ، انطباق با این رابط ارائه(required interfaces) و مورد نیاز تعریف می کند.
نمونه کامپوننت ها به صورت غیر مستقیم در زمان تعریف ساخته می شود اما آبجکت قابل آدرس دهی در زمان اجر ا نیستند. رفتار زمان اجرای کامپوننت و درگاه ها(Ports) بوسیله رفتار زمان اجرای از طبقه یا درگاه (Ports) تحقق یافته شده ، تعریف می شوند. چند stereotypes استاندارد فرضی برای این ویژگی عبارت اند از : «specification» ، «focus» ،« subsystem» .
درون کامپوننت به غیر از قسمت های تعریف شده بوسیله رابط ها (Interface) از دید و دسترسی سایر کامپوننت پنهان شده است . هر چند که ممکن است وابستگی به سایر مولفه ها مورد نیاز باشد ، ولی یک کامپوننت طوری کپسوله شده است و وابستگی های آن تعریف شده است که به طور مستقل می تواند رفتار خود را داشته باشد.
یک کامپوننت در یک مستطیل که درون آن "Component" نوشته شده است مشخص می شود.
بصورت اختیاری می توانید نماد کامپوننت در UML1.4 را در گوشه سمت راست بالا داشته باشید.
به دلیل سازگاری نماد UML1.4 و مستطیل بیرون زده ، می توان از آن استفاده کرد.
یک کامپوننت ممکن است با یک یا چند محصول تجلی پیدا کند، و به نوبه خود ، ممکن است محصول در محیط اجرای خود مستقر شود. ممکن است مشخصات استقرار با ارزش هایی که بصورت پارامتری که برای کامپوننت تعریف می کنیم مشخص شوند.
دوستان عزیز تصمیم گرفتم آموزش کامپوننت دیاگرام رو بصورت کامل اینجا بذارم تا تقریبا دوره آموزشی دیاگرام های UML کامل شود. اگر در طول متن به کلمات کامپوننت ، اجزاء یا جزء برخورد کردید همگی یک معنا رو دارند که همان کامپوننت است.